
در فضای پروژههای پیچیده، هنگامی که سخن از مدیریت ریسک به میان میآید، نخستین پرسش معمولاً این است: «چه کسی مرتکب اشتباه شد؟»
با این حال، یک مدل قدیمی و هوشمند، رویکرد متفاوتی را پیش روی ما قرار میدهد؛ مدل SHELL.
این مدل نخستینبار در دهه ۱۹۷۰ میلادی توسط Elwyn Edwards معرفی شد و در صنعت هوانوردی برای تحلیل خطاهای انسانی مورد استفاده قرار گرفت. نکته قابلتوجه آن است که این مدل نهتنها در کابین خلبان، بلکه در هر محیط پیچیدهای ــ از جمله پروژههای مرتبط با فناوری اطلاعات و زیرساخت ــ کاربردی و اثربخش است.
مدل SHELL بر مبنای تعامل انسان با چهار مؤلفه اصلی طراحی شده است:
Software (نرمافزار): فرآیندها، چکلیستها و برنامهریزیها
Hardware (سختافزار): تجهیزات و ابزارهای فنی
Environment (محیط): شرایط محیطی، اقلیمی و فرهنگی
Liveware (کاربر انسانی): انسان و تعاملات انسانی
این مدل به جای تمرکز صرف بر یافتن «فرد خاطی»، بر این نکته تأکید دارد که آیا تعامل میان اجزای مختلف سیستم بهدرستی تعریف و برقرار شده است یا خیر.
بهعنوان نمونه، اگر خلبانی دکمهای نادرست را فشار دهد، احتمال دارد اشکال اصلی در طراحی نامناسب پنل کنترل باشد، نه در عملکرد خلبان. چنین نگاهی بهجای سرزنش افراد، بستر مناسبی برای بهبود مستمر سیستم فراهم میآورد.
در شرایط امروز که پروژههایی نظیر طراحی و ساخت مراکز داده با پیچیدگیهای فنی و انسانی بسیاری همراهاند، بهرهگیری از مدل SHELL میتواند به درک بهتر علل بروز خطاها کمک کرده و راهکارهایی برای پیشگیری مؤثر ارائه دهد. نگاهی که بهجای تمرکز بر مقصر، به دنبال ریشههای تعامل معیوب است.
hashtag#مدیریت_ریسک
hashtag#مدل_SHELL
hashtag#مهندسی_زیرساخت
hashtag#مرکز_داده
hashtag#پروژه_های_فناوری
hashtag#تحلیل_خطا
hashtag#فرآیند_محور
hashtag#مهندسی_سیستم
hashtag#طراحی_دیتاسنتر
hashtag#پروژه_محور
hashtag#زیرساخت_مرکز_داده hashtag#فناوری_اطلاعات
hashtag#زیرساخت
hashtag#زیرساخت_مرکز_داده_ارم hashtag#دیتاسنتر